نفسی بابا

ماهی کوچولو

1391/11/22 1:06
نویسنده : نفس
54 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم ماهی کوچولو شده .

موضوع از این قراره که ما یه روزی که خونه ی خاله فرشته مهمون بودیم . توی تنگشون ماهی داشتن ومامی هم خواست مشغولت کنه که ماهی رو نشونت دادم و بهت گفتم مامانی ببین چقدر نازه این ماهی و شما هم خیلی ذوق کردی .

لبهامو مثل ماهی میکردم و نشونت می دادم .مثل بازو بسته کردن لبهای ماهی.

که شما عسلم هم یه دل نه صد دل عاشق ماهی شدی .و تند تند لبهای نازتو بهم می چسبوندی و میگفتی ماه ماه یعنی ماهی

قربون این لبهای نازت برم . چه ماهی کوچولوم نازه . چه لبهای نازی داری . عین ماهیها باز و بسته می کردی ومن هم بغلم گرفتم و می بوسیدمت و شما هم تند تند تکرارش میکردی .

لبهای ماهی کوچولو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفسی بابا می باشد