نفسی بابا

هورااااااااااااااااااااا دخترم راه افتاد

1391/11/29 15:08
نویسنده : نفس
62 بازدید
اشتراک گذاری

هوراااااااااااااااااااااهورااااااااااااااااااااااااا عروسکمون راه افتاد شادی تو دلها افتاد.

عروسکم دوستم دارم دوست دارم یه عالمه ماچماچبالاخره دخترمون راه میره اون هم راه رفتن واقعی .

دختر نازم میدونی من وبابایی چقدر چشم به انتظار مونده بودیم تا چند قدم طلاییت رو ورداری ، بالاخره موفق شدی قلبمثل همه کارهایی که در تک تکش تلاشتورو نشونمون دادیاین کارتو هم نشموندادی و ما رو خوشحال کردی .بالاخره دخترم چند قدم طلاییت رو برداشتی و مامی وبابی روبه اوج آسمونها بردی .

البته عزیزم راه میرفتی ولی فقط یک قدم ورمیداشتی که این هم از یک سالگیت شروع شده بود ولی ما میخواستیم راه بری که خدارو شکر تونستی و خدا هم کمکت کردهر چند که من عاشق چهاردست و پا رفتنت بودم چون خیلی ملوس می شدی .

دختر گلم در سن ١٤ ماه و ٢روزگی در ساعت ٣٠/١٨ در خونه مامانی راه افتادی .دوست دارم عزیزم .بالاخره این کارت رو هم مثل بقیه کارهات تونستی با موفقیت انجامش بدی .الان که مامی داره اینو برات مینویسه دل تو دلش نیست انگار دنیارو بهم دادن . همیشه موفقیتهات برام خوشحال کننده است .امیدوارم همیشه موفقیتهارو بدست بیاری و همیشه مثل همه کارهایی که میکینی پشتکار داشته باشی و به نتیجه هم میرسی با تلاشت .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفسی بابا می باشد